نبض زندگی ماعلینبض زندگی ماعلی، تا این لحظه: 14 سال و 9 ماه و 9 روز سن داره

علی فرشته کوچک خانه ما

جشن تولد علی آقا

امشب بهمون خیلی خیلی خوش گذشت چون جشن تولدت بود و همه خونه ما شام یا همون افطاری دعوت بودن البته امروز یعنی جمعه 30 تیر 30 شعبان بود الان که من دارم اینارو مینویسم ساعت 3 نصف شبه و توو بابایی خوابید     اما من هر کاری کردم خوابم نبرد و تصمیم گرفتم یکمی بنویسم یه ساعت دیگه باید بابا رو بیدار کنم تا سحری بخوریم ساعت 7 و نیم مهمونامون که عمه هات و بابا عطا و مادر بودن اومدن خونمون منم برای افطاری یه خورشت خلال بادوم خوشمزه درست کردم بعد از اینکه غذا خوردیمو نماز خوندیم مراسم تولد تو شروع شد دو روز پیش برات کیک سفارش داده بودیم که خیلی خوشگل بود یه کله گنده خرگوش!امروزم من کلی کار داشتم تو هم از صبح برف شادی رو گرفته بودی د...
31 تير 1391

من عاشقتم

سلام علی آقا شب بخیر امشب خیلی بهت خوش گذشت آخه با عمه اینا رفتیم بارک و تو با زهرا حسابی بازی کردی...چند وقته اصلا تو وبلاگت مطلب نذاشتم دیگه کم کم ٣ سالت داره تموم میشه و چشم به هم بذارم مردشدی..یکمی شیطون شدی و دیگه خیلی به حرفم گوش نمیدی ولی من بازم عاشقتم.. عاشق معصومیت قشنگی که تو نگاته ..عاشق اون لحظه هاییم که تنهایی بدون اینکه حواست به جایی باشه با خودت بازی میکنی..عاشق تمام سادگیاتم که وقتی بهت میگم عینکتو اگه در بیاری آقا موشه میخوردش و تو معصومانه باورت میشه..من عاشقتم وقتی داری با زبون شیرینت نماز میخونی و یهو وسطش میگی مامانصدای چی بود؟بعد از ته دل میخندی عاشق اون لحظه اییم که میای تو بغلم میشینی و آروم خوابت میبره من عاشق ن...
12 خرداد 1391

بدون عنوان

سلام شیرینم....ساعت ١ شبه و تو بعد از کلی شیطونی تو ماشین خوابت برد وقتی تو خوابی من دلم میگیره انگار یه چیزی گم کردم قرار بود امروز بریم بندر عباس ولی چون بابا عطا مریض شد نرفتیم تو هم کلی گریه کردی که بریم دریا و....ولی مثل همیشه خیلی زود آروم شدی خوب خوب بهترین من               نام تو مرا همیشه مست میکند                     بهتر از شراب                      &nbs...
8 ارديبهشت 1391
1